ﺍﺯﮐﻮﺩﮎ ﻓﺎﻝ ﻓﺮﻭﺷﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪﭼﻪ ﻣﻴﮑﻨﻲ؟ ﮔﻔﺖ ﺍﺯﺣﻤﺎﻗﺖ
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺗﮑﻪ ﻧﺎﻧﻲ ﺩﺭﻣﻲ ﺁﻭﺭﻡ ﺍﻳﻨﻬﺎﺍﺯﻣﻨﻲ ﮐﻪ ﺩﺭﺍﻣﺮﻭﺯ
ﺧﻮﺩﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻓﺮﺩﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ!
هرگز شادی آدمها را از میزان خنده هایشان نسنجید
هرگز تنهایی آدمها را از تعداد دوستانشان قضاوت نکنید
هرگز تحمل آدمها را از میزان ایستادگی شان تخمین نزنید
هرگز...
۱٫ به مردم بیش از انتظاراتشان ببخشید و اینکار را با روی خوش انجام دهید.
۲٫ شعر مورد علاقه تان را از بر کنید.
۳٫ هر آنچه که میشنوید را باور نکنید، همه دارایی تان را خرج نکنید و هر چقدر که می خواهید نخوابید.
۴٫ وقتی میگویید “دوستت دارم”، واقعاً داشته باشید.
۵٫ وقتی میگویید “متاسفم”، در چشم طرف مقابل نگاه کنید.
۶٫ پیش از ازدواج حداقل شش ماه نامزد بمانید.
۷٫ به عشق در نگاه اول اعتقاد داشته باشید.
۸٫ هیچگاه به رویاهای دیگران نخندید.
۹٫ عمیق و مشتاقانه عشق بورزید. ممکن است صدمه ببینید ولی این تنها راه کامل زندگی کردن است.
۱۰٫ در اختلافات، منصفانه مبارزه کنید. بدون صدا زدن اسامی افراد.
۱۱٫ مردم را از روی خویشاوندانشان مورد قضاوت قرار ندهید.
۱۲٫ آرام صحبت کنید، سریع فکر کنید.
۱۳٫ وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که تمایلی به پاسخ دادن ندارید، لبخند زده، و سوال کنید، “چرا میخواهی بدانی؟”
۱۴٫ بیاد داشته باشید که عشق بزرگ و کامیابی های بزرگ ریسک بزرگ می طلبند.
۱۵٫ با مادرتان در تماس باشید.
۱۶٫وقتی کسی عطسه میکند به او بگویید “عافیت باشه!”
۱۷٫ وقتی شکست میخورید، درسی که از آن شکست می آموزید را فراموش نکنید.
۱۸٫ سه چیز را بیاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و پذیرفتن مسئولیت همه کارهایتان.
۱۹٫ اجازه ندهید یک مشاجره کوچک یک دوستی بزرگ را خراب کند.
۲۰٫ وقتی متوجه اشتباه خود شدید، قدمهای فوری برای جبران آن بردارید.
۲۱٫ وقتی گوشی تلفن را برمی دارید لبخند بزنید، فرد تماس گیرنده لبخند شما را در صدایتان خواهد شنید.
۲۲٫ با زن یا مردی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. وقتی سنتان
بالاتر میرود، مهارتهای محاوره ای به اندازه مهارتهای دیگر اهمیت پیدا
خواهد کرد.
۲۳٫ مقدار زمانی را در تنهایی سپری کنید.
۲۴٫ آغوشتان را برای تغییر باز کنید ولی نه به اندازه ای که ارزشهایتان زیر سوال رود.
۲۵٫ بیاد داشته باشید که گاهی سکوت بهترین پاسخ است.
۲۶٫ بیشتر کتاب بخوانید و کمتر تلویزیون تماشا کنید.
۲۷٫ شرافتمندانه و خوب زندگی کنید تا در زمان پیری وقتی به گذشته فکر کردید، فرصتی دوباره برای لذت بردن از آن پیدا کنید.
۲۸٫ به خدا توکل کنید ولی درب ماشینتان را قفل کنید.
۲۹٫ وجود فضایی عاشقانه در خانه تان بسیار مهم است. هر آنچه که میتوانید برای ایجاد خانه ای آرام، آسوده و امن انجام دهید.
۳۰٫ در اختلافات با کسی که دوستش دارید، با موقعیت کنونی دست و پنجه نرم کنید. گذشته را پیش نکشید.
۳۱٫ مفهوم عمیق و ژرف مطالب را درک کنید.
۳۲٫ دانش خود را به اشتراک بگذارید. این روشی است برای دستیابی به ابدیت.
۳۳٫ با محیط زیست مهربان باشید.
۳۴٫ با خدا راز و نیاز کنید. قدرت بیکرانی در این کار است.
۳۵٫ وقتی کسی از شما تعریف میکند هیچگاه حرفش را قطع نکنید.
۳۶٫ حواستان به کار خودتان باشد.
۳۷٫ به کسی که زمان بوسیدن شما چشمانش را نمی بندد اعتماد نکنید.
۳۸٫ یکبار در سال به جایی بروید که تابحال نرفته اید.
۳۹٫ اگر درآمد زیادی دارید، بخش از آنرا در زمان زنده بودنتان برای کمک به دیگران اختصاص دهید. این بزرگترین لذت بردن از ثروت است.
۴۰٫ بخاطر داشته باشید که دست نیافتن به چیزی که دوست دارید گاهی خوش اقبالی است.
۴۱٫ قوانین را بیاموزید سپس برخی را بشکنید.
۴۲٫ بیاد داشته باشید بهترین رابطه آنی است که عشق شما به یکدیگر بزرگتر از نیاز شما به یکدیگر باشد.
۴۳٫ موفقیت خود را اینگونه محک بزنید که چه چیزی را از دست می دهید تا چه چیزی را بدست آورید.
۴۴٫ بخاطر داشته باشید که شخصیت شما سرنوشت شما است.
۴۵٫ متهورانه به عشق خود نزدیک شوید.
اگه از اون دسته از افرادی هستید که نمی
تونید جلوی ولخرجی هاتونو بگیرید .. اگه بعد از هر خرید پشیمان میشوید ..
اگه از دیدن کمدها ی شلوغ وپراز لباس و لوازم خودتان عصبی میشوید ..اگه
همیشه برای پول هایی که از دست داده اید افسوس میخورید حتما این ترفند ها
را بخوانید
1/ اولین ترفند اینست که تا وقتی واقعا نیاز ندارید به
مراکز خرید نروید و وقتی هم که ناچار به رفتن هستید فقط به ان فروشگاهی
بروید که نیاز هست و از چرخیدن بی مورد پرهیز کنید
2/ سعی کنید به اندازه ی نیاز پول به همراه ببرید
3/ هیچ وقت صرفا به این دلیل که از وسیله یا لباسی خوشتان امده خرید نکنید وقتی بخرید که واقعا به ان احتیاج داشته با شید
4/ بخودتان قول بدهید که بهیجوجه تحت تاثیر بسته بندی یا زیبایی یا جدید بودن کالا قرار نگیرید
5/
وقتی دچار وسوسه خرید یک کالا میشوید موارد مشابه قبلی و بلا استفاده بودن
لوازم یا لباسی را که قبلا خریده اید به خودتان یاداوری کنید
6/ همیشه بیاد خودتان بیاورید که یک کالا هر چقدر هم که زیبا باشد بزودی دلتان را خواهد زد و برایتان عادی جلوه خواهد کرد
7/
در مقابل هر وسوسه ای مقاومت کنید و به خودتان بگویید اگر این را نخرم چه
اتفاقی می افتد وبعد در دفترچه یک امتیاز برای خود منظور کنید و بعد از 20
امتیاز برای خودتان یک هدیه بخرید
8/ یک قلک هوس انگیز درست کنید
وهر بار که جلوی ولخرجی خودتان را گرفتید به اندازه ی مبلغ همان کالا پول
از دست نداده را در قلک بیندازید و سر هر ماه انرا بشمارید مسلم بدانید که
این کار شما را سر ذوق خواهد اورد
توی بحث های فتنه انگیز شرکت نکنی
اگه از یکی خوشت نمیاد لزوما بقیه نباید خبردار بشن
حرمت بقیه را نگهداری ولی اجازه سوئ استفاده را بهشون ندی
دلیلی نداره خیلی خودت رو قاطی مسائل کنی فقط وظیفه ات رو انجام بده دغدغه هاش رو هم با خودت خونه نبر همین
ماهیه فکر میکرد اگه تور بندازن دور سرش میشه عروس ماهیها.شاه ماهی میشه همسرش.ماهی نمیدونست اگه تور بندازن دور سرش نگاه گرم ماهیگیر میشه نگاه آخرش!
اعصاب چیست؟ چیزی که هیچکس نداره و توقع داره که تو داشته باشی. توقع چیست؟ چیزی که همه دارن و تو نباید داشته باشی.
زمانی که که کسی داره نظرش رو به شما تحمیل میکنه، لازم نیست تمام توان خودتون رو جمع کنین و بهش علت مخالفتتون رو توضیح بدین (مگر اینکه اون شخص براتون مهم باشه)، من اینجور مواقع یه کلمه و به آرومی میگم من اینجور راحتترم.. یا "من اینجور ترجیح میدم"
من نمیخوام جواب بدم و میخوام به طرف بفهمونم حد خودتو حفظ کن یک لبخند میزنم مودبانه میگم دونستن این موضوع چه کمکی به بهبود زندگی شما میکنه ؟
باید رو خودت کار کنی تا اینقدر اعتماد به نفستو بالا ببری که کسی نتونه بهت حرفی بزنه . ادمها خیلی زرنگن سریع تشخیص میدن تو چجور ادمی هستی میشه ازت استفاده کرد یا نه بعدش تصمیمی میگیرن باهات چطور رفار کنن تو از اول باید نشون بدی برای خودت و عقایدت احترام قائلی این باعث میشه طرف خودشو جمع کنه
اگر خوشبختی را برای یک ساعت می خواهید، چرت بزنید.
اگر خوشبختی را برای یک روز می خواهید، به پیک نیک بروید.
اگر خوشبختی را برای یک هفته می خواهید، به تعطیلات بروید.
اگر خوشبختی را برای یک ماه می خواهید، ازدواج کنید.
اگر خوشبختی را برای یک سال می خواهید، ثروت به ارث ببرید.
اگر خوشبختی را برای یک عمر می خواهید، یاد بگیرید کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید ...استیو جابز
اگه بخوای نسنجیده و بدون فکر رفتار کنی خودت تو این معادله حذف میشی
بعدشم تا حدی این مسائل عادی شده .
(از جایی این نوشته رو کپی کردم و از من نیست.)
سلام به گل دخترهای زیبا و تحصیل کرده به دنبال کلید.. من به عنوان یه مادر 42 ساله، که اتفاقا سه تا از همین گل دخترا رو دارم، و چند تا پیراهن گل منگلی بیشتر از شما پاره کردم..
اومدم
اینجا که یه نکات کلی رو واستون بگم..به نظر من سن ازدواج بالا رفته، چون
بین بلوغ فکری و بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی خیلی فاصله افتاده..پس اگه یه
کم دیر ازدواج کردین نگران نشین...
ایراد از شما نیست..این یه مسئله اجتماعی هست..ضمن این که مهم این نیست که زود ازدواج کنید، مهم اینه که خوب ازدواج کنید..
انسانیت ، تناسب ، سلامت روانی ، مهم ترین شرط ازدواجه...انسان بودن مجموعه مادره..بقیه چیزا زیر مجموعه اون قرار داره.
با
کسی ازدواج کنین که روح و جسم شما رو ارضا کنه..هم گروهتون باشه، هم
خونتون باشه، روحتون اغنا شه..کسی که دیدگاه مرد سالارانه نداشته باشه، زن
رو جنس دوم ندونه..دوست داشتن تنها کافی نیست..این که سلیقه مشترک داشته
باشین کافی نیست، لازمه ، ولی کافی نیست..مهم اینه که واسه هم حرفی واسه
گفتن داشته باشین، حرف هم رو بفهمین..درک شدن و درک کردن خیلی
مهمه..ازدواجی نکنین که فردیت شما رو نابود کنه..
مسئله مالی یکی از
واجبات یه زندگی موفقه.از مشکلات مالی ، مشکلات دیگه هم بروز میکنه...با
کسی ازدواج کنین که واسه پول خرج کردن معقول مشکلی نداشته باشه..مرد باید
بتونه یه رفاه نسبی، معقول و معمول جامعه واسه خانواده اش فراهم کنه..تمول
معقول یه مرد، یه ارزش به حساب میاد.. این فلسفه که عشق باشه همه چیز حله، کاری نمیکنه...
با مردی نباشین که نتونه فراز و نشیب زندگی رو مدیریت کنه..
.یک
تصویر فانتزی و رومانتیک و غیر واقعی از مقوله ازدواج و شریک زندگیتون
نداشته یاشید....انتظاراتتون رو از یه زندگی ایده آل سوق بدین به یه زندگی
نرمال..زیادی ایده آل بودن هم خوب نیست، ببینید ایده آل هاتون قابلیت به
فعل اومدن رو داره.؟.اون چیزی که تو وجود هر مردی مهمه، میزان آرامشی هست
که بهتون میده..این زیاد ربطی به ثروت کلان و تحصیلات بالا و سن
نداره..ممکنه خیلی از ایده آل های یه زن در یه مرد باشه ولی در کنارش چیزی
در اون مرد باشه که هیچ کدوم از اون ایده آل ها رو به چشم نیاره..نتونه اون
آرامش رو که لازمه زندگیه به شما بده.
ودر آخر اینکه ازدواج
بخشی از زندگی هست نه همش..لزوما وجود یه مرد خوشبختی یه خانم رو تکمیل
نمیکنه..ممکنه بیشتر کنه، اما تکمیل نمیکنه..زیادتر از استحقاقشون به پسرا
بها ندین...رو یه شخص خاص زوم نکنین که متوهم بشن به جاش با هر قیافه و شکلی که هستین ..با هر وضع مالی و سطح زندگی..بازم مثل یه گوهر ارزشمند به خودتون نگاه کنین..
مطمئن باشین شریک های بالقوه زیادی وجود دارن که شما میتونین با اونا خوشبخت بشید..
اینا تجربه های من و بضاعت ناچیز من بود...پر حرفی منو ببخشید...
در مقابل تقدیر خداوند همانند کودکی باش که وقتی او را به هوا می اندازی می خنددچون ایمان دارد که تو او را خواهی گرفت.
دوستت حرفی میزند تو خود را ملزم به دادن پاسخ میبینی . تمام وجودت را به فعالیت وا میداری تا پاسخ او را بدهی
, بعد از اینکه جواب میدهی با حرف دیگری مواجه میشوی . تعداد این کنش ها و واکنش های ذهنی به هزاران بار در
روز میرسد !!
شخصی دیگر حرکتی انجام میدهد و تو احساس میکنی که باید واکنشی انجام دهی و تمام انرژی خودت را صرف
پیدا کردن پاسخی مناسب با دیدگاههای و عـقاید خودت میکنی و زمانی که جواب میدهی میبینی دوباره سرخط
هستی
و باید ضربه جدیدی را دریافت کنی و تمام این ضربه ها به ساختار ذهن و جسم و
روح تو وارد میشوند. و تو این بازی پینگ پنگ ذهنی را از لحظه بیداری تا
موقع خواب انجام میدهی. به نظر میرسد چاره ای جز ورزیده تر
شدن نداری و در تمام لحظات بیداری در همه جا باید به دنبال پاسخ بگردی!
هر بازی بالاخره برنده و بازنده ای دارد و احتمال هرکدام از آنها 50 درصد است و هراندازه که قدرتمند باشی بالاخره
کسی هست که شما از آن شکست بخورید.
ولی راه دیگری بجز تسلیم شدن و باختن هست . و آن اینست که اصلا وارد بازی نشوی!!
چه دلیلی دارد که برای هر سوالی که از تو میشود جوابی داشته باشی ؟! چه اتفاقی می افتد اگر نسبت به حرکاتی
که در اطراف شما رخ میدهد و چه بسا برای شما رخ میدهد بی تفاوت باشید و به جای فکر کردن درباره نظرات دیگران
درباره خودت , به افکارت نظم بدهی؟؟
آرامش تو , سلامتی ذهنی و روحی تو , مصرف درست انرژی روانی تو , اینها باید برای تو مهم باشند . وگرنه عصبانی
شدن
در مقابل دیگران هرچقدر هم با ارزش باشد در مقابل چیزی که از دست میدهی
بسیار بی ارزش است.بی اعتنایی به نتایج مسابقات پینگ پنگ ذهنی و تلف نکردن
وقت و انرژی ذهنی و جسمی خود برای پرداختن به این
بازی تمام نشدنی , از خصوصیات انسانهای همیشه موفق است .
پس بیایید از امروز با هم عهدی ببندیم و از پرداختن به بازی پینگ پنگ ذهنی فرار کنیم و خود را درگیر این بازی نکنیم
ممکن است تصور کنید که شما راهتان با آن دسته افراد موفقی که پیوسته
کامیابی های تازه حاصل می کنند یکی نباشد. البته ممکن است آنها توانایی
هایی داشته باشند که شما فاقد آن هستید، اما همیشه به یاد داشته باشید:
موفقیت آموختنی است و تنها تفاوت شما با آنها این است که آنها همیشه یک سری
عادات خاص را به کار می بندند و این باعث کامیابیشان می شود.
موفقیت همین است: جمع راه و روش های زندگی هوشمندانه. در اینجا به چند مورد از این شیوه ها اشاره می کنیم.
1- با دقت لباش بپوشید
قبل از ترک منزل به سمت محل کار، زمانی را صرف چک کردن شیوه ی لباس پوشیدن
خود کنید و اطمینان حاصل کنید که آیا لباس مناسب به تن کرده اید یا خیر.
ممکن است بعضی ها بگویند که لباس برای آدم ارزش نمی آورد، اما به عقیده ی
من کاملاً اشتباه است. دنیای کار و تجارت تا حد زیادی روی این مسئله می
چرخد.
اگر مثل یک فرد موفق لباس بپوشید، دیگران هم مثل یک فرد موفق با شما برخورد میکنند. پس در شیوه ی لباس پوشیدنتان تجدید نظر کنید.
2- مثل برنده ها بیندیشید
رفتار خود شخص نقش بزرگی در موفقیتش دارد. دیدگاهتان نباید هیچگاه مثل
انسان های شکست خورده باشد. خوب است که پیشرفت ها و دستاوردهایی که در راه
آنها تلاش می کنید را برای خود مجسم کنید. همیشه نیمه ی پر لیوان را
ببینید. مردم هم همیشه از افراد موفق تبعیت میکنند نه منفی بافان.
3- جزئی از یک گروه باشید
موفقیت اکثر اوقات یک کار گروهی است. یک گلزن در فوتبال هیچوقت به تنهایی
نمیتواند موفقیت کسب کند. با همکاری و مساعدت اعضای مختلف یک گروه، موفقیت
به دست می آید. اگر در یک گروه کار می کنید، تا جایی که می توانید مسئولیت
ها و کارهای خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و از دیگران نیز همین
انتظار را داشته باشید. در این حالت است که موفق خواهید شد.
4- پویشگر باشید
کسی که شکار کردن بلد باشد، می داند که می توانید منتظر شکار در جایی مخفی
شوید اما هیچوقت چیزی شکار نکنید. قانون شکار این نیست. باید از مخفیگاه
بیرون آیید و خودتان به دنبالش بروید. در مسائل کاری نیز وضع به همین منوال
است. منتظر تکلیف نمانید. خودتان به دنبال کار باشید. در خود انگیزه ایجاد
کنید و به دنبال پروژه های جدید باشید و از هیچ چیز هراسی به دل راه
ندهید.
5- احساسات خود را به روشنی بیان کنید
وقتی همه ی قدم ها را به دقت بردارید، تنها چیزی که ممکن است مانع رسیدن
شما به موفقیت شود، مهارت های ارتباطی است. خود را در یک جلسه ی کاری تصور
کنید. رئیستان از شما نظر خواهی می کند. شما دقیقاً می دانید که چه باید
بگویید تا مشکل حل شود، اما در بیان آن عاجزید. صدایتان و کلماتتان هیچکدام
یاریتان نمیکنند. اینجاست که همه کم کم از شما دوری می کنند. پس یاد گرفتن
مهارتهای ارتباطی یکی از اصول اولیه است.
6- همیشه نتیجه را در ذهن داشته باشید
هر کاری که انجام می دهیم، قطعاً دلیلی دارد. و برای رسیدن به نتیجه ای
مشخص است که همه ی این کارها را انجام می دهیم. در محل کار هم باید همین
طور باشد. هر کار ناخوشایندی هم که مجبور به انجامش هستید را با در نظر
گرفتن نتیجه و هدفتان به دقت انجام دهید. این به شما انگیزه هم می دهد.
7- بدانید چطور پشت تلفن صحبت کنید
مهم نیست کار شما چه باشد، تلفن همیشه یکی از مهمترین ابزارها بوده است.
حتی از کامپیوتر هم مهم تر است چون وسیله ای است که با آن ارتباط برقرار
میکنیم. کسی که آنطرف خط است باید اطمینان یابد که شما دقت و توجه لازم را
به او دارید. هنگام صحبت کردن با تلفن از خوردن و آشامیدن و آدامس جویدن
خودداری کنید.
8- منظم باشید
هنگام کار کردن روی یک پروژه، قدم به قدم همه ی مراحل را به دقت طی کنید.
برای کار خود طرح و برنامه داشته باشید. اگر قسمتی از کار را ندیده بگیرید،
مطمئناً کارتان به نتیجه نخواهد رسید.
9- انتقاد نکنید
گروهی از مردم فقط برای ایراد گرفتن از سایرین زندگی می کنند. شما اینطور
نباشید، اگر در کار کسی ایرادی مشاهده کردید، مثل یک معلم به او گوشزد
کنید. کسی را مسخره نکنید و بیش از حد شکایت نکنید. و زمانی هم که کاری
شایسته ی ستایش است، تحسین کنید.
10- مودب باشید
سعی کنید در برخورد با دیگران همیشه مودب و مشتاق و علاقه مند باشید. مردم
درمورد ما با نحوه ی برخوردمان با آنها قضاوت می کنند. خوش خلق باشید و
رفتارتان را اصلاح کنید.
11- هر از گاهی مسئولیت مشکلی را بر عهده گیرید
افراد در برخورد با مشکلات دست پاچه می شوند. بهترین راه حل برای از بین
بردن این مشکل این است که هر از چند گاهی مسئولیت برطرف کردن یک مشکل را بر
گردن بگیرید.
12- با انتقادات دیگران از شما به خوبی برخورد کنید
وقتی کسی از شما انتقادی می کند، ابتدا ببینید منبع معتبری دارد یا خیر.
راحت است که انتقاد را ندیده بگیرید و پیش خود بگویید طرف حسود بود. اما
خوب است که گهگاه خودمان را همانطور که دیگران می بینند ببینیم. روی
انتقادات دیگران فکر کنید و توصیه ها را نادیده نگیرید.
13- الگو باشید
همیشه کارها را طوری انجام دهید که انتظار دارید دیگران انجام دهند. این
کار بسیار تاثیر گذار است و در کل شرکت انعکاس پیدا می کند. اگر همیشه
کارهایتان را به بهترین نحو انجام دهید، در کارتان نمونه خواهید شد و
دیگران نیز به عنوان یک سرمشق از شما پیروی می کنند.
14- صبور باشید
چیزی به اسم موفقیت یک شبه یا یک شبه ره صد ساله رفتن وجود ندارد. حتی
آنها که به نظر شما یک دفعه موفق شدند نیز مطمئن باشید که برای رسیدن به
این موفقیت زمانی طولانی تلاش کرده اند. رسیدن به موفقیت نیازمند گذر زمان
است. باید صبور باشید و همیشه هدف را در ذهنتان نگاه دارید.
15- چیزهای جدید بیاموزید
سعی کنید همیشه در زمینه ی کاریتان از اطلاعات روز باخبر شوید و علوم جدید
مربوطه را یاد بگیرید. همیشه سطح دانش خود را بالاتر از دیگران نگاه دارید
و موفق خواهید شد.
راهی به سوی موفقیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با انجام این نکات، خیلی زود خواهید دید که توجه دیگران به سمتتان معطوف
می شود و طالب تجارت، معامله و کار کردن با شما می شوند. و وقتی چنین حالتی
ایجاد شود، یعنی موفق شده اید.
اگر رفتید رژ بخرید وبه این نتیجه رسیدید که نه فعلا میتونید از همون
شونصد تایی که تو خونه دارید استفاده کنید بولشو بس انداز کنید...
یا مثلا تصمیم بگیریم که تا یه لباسو دور ننداختیم جاش دیگه لباس نخریم .به خدا کمادامون دارن خفه میشن ... گناه دارن
ازدواج معنیش این نیست که آدم یه سرمایه بگذاره وسط که.. ازدواج همون بقیهی زندگی هست. در طول زندگی مشترک هم میشه و باید زندگی کرد. درس خوند و کار کرد و پیشرفت اقتصادی کرد. پس لازم نیست به خاطر این چیزها صبر کنی. زندگیت رو بکن هر وقت کسی رو پیدا کردی که بهت میخوره باهاش ازدواج کن و بقیهی زندگیتون رو با هم میکنید.
صرفهجویی در هزینههای ضروری
هزینههای
ضروری واقعا ضروریاند ولی میشود متعادلشان کرد. در آغاز هر ماه
فهرستی از مخارج ضروری خود را در دفترچه یادداشت کنید؛ مثلا اجاره، قبض
تلفن و موبایل و برق، خورد و خوراک، پوشاک و... حالا با توجه به هزینههایی
که این مخارج در ماه قبل برای شما داشتهاند رقمی را جلوی هر کدام یادداشت
کنید. جمع این رقم پولی است که تا آخر ماه نباید صرف چیزی شود. حالا جلوی
هر مورد بنویسید چطور میتوان هزینه هر کدام را کاهش داد؛ مثلا:
قبض برق: میتوانم از لامپ کم مصرف استفاده کنم و زمانی که سرگرم کاری هستم تلویزیون را خاموش کنم.
قبض
موبایل: در ماه قبل تعداد زیادی SMS غیرضروری و چند مکالمه طولانی
غیرضروری داشتم. این ماه از SMS فقط برای موارد لازم استفاده میکنم.
خوردوخوراک: هنگام خرید میوه و سبزی، مصرف واقعی خانواده را در نظر
میگیرم تا میوه لکدار و خراب در سبد خانه نماند و دور ریخته نشود؛ یا در
مهمانی غذا را به اندازه درست میکنم تا دور ریخته نشود.
حالا خودتان
حساب کنید. همین چند مورد کوچک که ذکر شد در آخر هر ماه، چه مبلغی را در
کیف پول یا حساب شما باقی میگذارد. نگویید «ای بابا! با این پولها که
چیزی حل نمیشود.» همین قطرهها دریا میشوند.
هزینههای غیرضروری
اگر
اسم هزینههایی غیرضروری شد، لزومی ندارد آن را به کل از برنامه اقتصادی
خودتان حذف کنید بلکه میتوانید آن در اولویت دوم، پس از ضروریات قرار
دهید. اینجا امکان صرفهجویی بیشتری برایتان وجود دارد. دو سوال: « آیا این
خرج در زندگیام موثر است؟» و «اگر موثر است، چقدر؟» را از خود
بپرسید. مثلا سفر تابستانی حتما در روحیه شما موثر است ولی اگر پس از
بازگشت با مشکل بی پولی روبهرو شوید، خرجی اضافه و بدون دوراندیشی بوده.
حالا اگر این مشکل را نداشته باشید میتوانید در دفتر هزینهها یادداشت
کنید که در سفرهای قبلی چند مورد خرج اضافه (مانند غذای زیاد یا خرید سوغات
بیمصرف و تزیینی) داشتهاید. این مخارج را از سفر حذفکنید.
یک
مورد دیگر، رفتن به رستورانها و کافیشاپها است. بسیاری از خانوادهها در
برنامه خود، هفتهای یک شب در رستوران شام میخورند که میتوان آن را به
سه هفته یک بار تقلیل داد. یک هفته دیگر را میتوانید با غذای خانگی به
طبیعت بروید و هفته سوم را در خانه، میز قشنگی برای اهالی منزل بچینید.
حالا
خودتان میزان کاهش هزینه را در همین مورد حساب کنید. یا زمانی که در
تنگنای مالی قرار دارید به جای پرداخت مبلغ باشگاه ورزشی از ورزش صبحگاهی
پارکها استفاده کنید. اگر همه مخارج ضروری و غیرضروری را بنویسید و جلوی
آنها راه صرفهجوییاش را هم یادداشت کنید، این موارد قابل اجرا میشود.
یادداشت مخارج روزانه
زمانی
که تمرین درست خرج کردن را شروع میکنید، هر شب باید چند دقیقه را
به ثبت مخارج روزانه خود، از ریز تا درشت، اختصاص دهید. با این کار، هم
حساب خرج دستتان میآید، هم پس از مدتی متوجه برخی مخارج میشوید که دایما
در زندگی شما تکرار میشود و هیچ ضرورتی هم ندارد؛ فقط عادت کردهاید.
6 دلیل ولخرجی
1) رودربایستی
شما
با مهمانتان رودربایستی دارید و برای یک نفر به اندازه چهار نفر تدارک
میبینید یا همراه دوستی ولخرج هستید و مجبور به خرجهای غیرضروی میشوید.
باید بدانید با پذیرایی مفصل از مهمان، او را هم معذب میکنید و به فکر
جبران میاندازید؛ و اگر به دوستتان نه نگویید هرگز نمیفهمد شما از این
همه پول خرج کردن در عذاب هستید.
2) عدم اعتماد به نفس
شما برای
پوشاندن کمبود اعتماد به نفس، به طرف خرید کردن هجوم میبرید تا دوستان و
آشنایان را تحت تاثیر قرار دهید. ولی آنها هم احتمالا باهوش هستند و
زیاد تحت تاثیر این خریدهای عجیب و غریب قرار نمیگیرند؛ بلکه خیلی
زود اصل قضیه را میفهمند.
3) بیکاری و بطالت
از بیکاری حوصلهتان سر
میرود و خرید میکنید یا از یک کافیشاپ به دیگری سرک میکشید و شام را
هم با دوستان صرف میکنید تا در خانه بیکار نمانید. این کار شما هم ضرر
مالی دارد، هم مقطعی و کوتاهمدت است. تنها توصیه به درد بخور این است که
علایق واقعیتان را پیدا کنید تا مفید واقع شوید.
4) خجالت
به
مغازهای میروید و جنسی را قیمت میکنید. چنان از اخم آقای فروشنده جا
میخورید که خجالت میکشید بگویید گران است و آن را میخرید یا خجالت
میکشید به دوستتان بگویید مایل به رفتن به رستوران گرانتر از سطح
بودجهتان نیستید. باید گفت تا زمانی که به دیگران بیش از خودتان اهمیت
میدهید همیشه آخر ماه مبلغی پول کم میآورید.
5) جلب محبت
عادت
کردهاید محبت دیگران را با هدیه گران و بذل و بخشش بخرید و اطرافیانتان را
غرق هدایای گران قیمت میکنید ولی باز هم میزان محبتتان کمتر از مبلغ خرج
شده است. اگر دوست و همزبان میخواهید روشی غیر از خرید و فروش محبت پیدا
کنید!
6) عادت
شاید در خانوادهای مرفه یا فاقد دوراندیشی بزرگ
شدهاید که کسی در آن به پسانداز فکر نمیکرده و شما هم دایما پول خرج
کردهاید؛ طوری که برای پول ارزش قایل نیستید. بالاخره یک نفر باید به شما
بگوید که روش قبلیتان غلط بوده و پول برای ایجاد یک زندگی امن ضروری است.
چطور است روش منطقی خانوادههای دیگر را با دقت بنگرید و الگوبگیرید؟!
خسیسها به چی فکر میکنند؟
خسیس
یعنی کسی که آب از دستش نچکد. شاید شما هم یکی دو تا آدم خسیس را در
اطرافتان بشناسید. البته خساست درجات مختلف دارد ولی به طور معمول این گونه
افراد از ترس درونی فقر به طور دایم آزار میبینند و هر پولی (حتی ضروری)
که خرج کنند، میترسند به فقر و بیچارگی نزدیک شوند. خساست افراطی ریشه
روانی دارد و با حساب و کتاب داشتن در زندگی متفاوت است. علاوه بر آنکه
خسیس هم مانند ولخرج فاقد مهارت در زندگی است و ممکن است دایما با اطرافیان
خود درگیر شود. اگر جزو این گروه هستید سه سوال از خودتان بپرسید:
1) آیا ترس من از فقر به همین شدت واقعی است یا نوعی فکر منفی و آزاردهنده درونی است؟
2) از دست دادن احترام و محبت اطرافیان نزدیکم در درازمدت با چقدر پول قابل مقایسه است؟
3) با ترس از خرج کردن از چه لذتهایی محروم میشوم؟
پسانداز، گنج روانی
حال
که راه پسانداز کردن برخی هزینههای زاید را تمرین کرده و در دفترچه
نوشتهاید، میدانید مبلغی به عنوان پسانداز برای شما باقی میماند. این
جایزه شماست، مبارک است! فکر نکنید مبلغ کمی است، چون با این روش روز به
روز بر پول شما اضافه میشود و میزان پسانداز شما با میزان امنیت مالی شما
رابطه مستقیم دارد. پسانداز کنید تا لذت این امنیت را دریابید
کیف پول خود را مدیریت کنید
مهم
نیست که چطور پول درمیآورید، پولتان از پارو بالا میآید یا چکهچکه از
دست صاحبکارتان میچکد یا به صورت قلمبه به حساب شما سرازیر میشود. هر
طور که پول دربیاورید آخرین جایی که پول از آنجا از دستتان خارج میشود
کیف پول شماست. ایستگاهی که پولهایتان را فقط و فقط برای خرج کردن در آن
قرار میدهید چون هیچ آدم عاقلی پولش را در کیف پولش پسانداز نمیکند. به
همین خاطر لازم است این آخرین ایستگاه، یک حساب و کتابی هم داشته باشد تا
آنقدر هر کی هر کی نشود که ندانید پولتان از کجا آمد و به کجا رفته.
حواستان به نکتههای زیر باشد.
یک کیف پول خوب بخرید. کیف پولی که از همراه داشتن خالی آن هم لذت ببرید. اینطور روحیهتان هم در مواقع بیپولی حفظ میشود.
سعی
کنید کیف پولتان همیشه همراهتان باشد. اینطور عادت به داشتناش میکنید و
این باعث میشود همراه نبودن کیفتان را با جا گذاشتن در منزل توجیه نکنید.
هراز گاهی هم کیف پولتان را چک کنید.
پولهایتان را داخل کیف منظم
کنید. از بزرگ به کوچک، تراولها را هم جدا بگذارید. اینجوری احتمال دادن
ایران چک 50هزار تومانی به جای کرایه تاکسی به حداقل میرسد.
عابر
بانکهای مختلف را کنار هم نگذارید. ممکن است باعث خراب شدن و از کار
افتادن هم شوند. این مساله درباره کارتهایی مثل کارت مترو و کارت سوخت هم
صدق میکند.
هیچوقت رمز عابر بانکتان را روی آن ننویسید. نوشتن شماره
حساب اشکالی ندارد ولی رمز کارت در صورت گم شدن کیف آن را تبدیل به یک هدیه
خوب برای یابنده میکند.
پولهایتان را به مقادیر یکسان تقسیم کنید تا
با یک نگاه سریع حساب کار و اوضاع جیبتان دستتان بیاید. اگر کیفتان این
قابلیت را دارد جاهای مختلف را به خرجهای مختلف اختصاص دهید.
همه
کارتهای شناساییتان را یک جا نگذارید تا با گم شدن آنها یک جا بدبخت
شوید. بعضی کارتها برای گرفتن المثنی کارتهای دیگر لازمند.
یک کارت
آدرس با تلفن تماس خود داخل کیف بگذارید تا آن شهروند خیر بتواند با شما
تماس بگیرد. در مواقعی که خدا نکرده صورتتان زیر مینیبوس له شد هم آدرس
کیف پول به آگاهی خانواده متوفی کمک میکند.
کیفتان را با کارت ویزیتهای مختلف و کارتهای تبلیغاتی سنگین نکنید. اینها برایتان نان و آب نمیشود.
سعی
کنید همیشه مقداری پول هم داخل جیبتان داشته باشید تا هم مجبور نباشید
برای هر خرجی سراغ کیف پول بروید و هم در صورت گم شدن کیفتان بتوانید تا
خانه برسید.
همیشه مقداری پول به عنوان پشتیبان و روز مبادا نگه داشته
باشید. خیلی به عابر بانکها اعتماد نکنید. تجربه نشان داده آنها در روز
مبادا پشت آدم را خالی میکنند!