درآمد: هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.
خرج: اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.
پس انداز: آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.
ریسک: هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.
سرمایه گذاری: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.
انتظارات: صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید.

چگونه اقتصادی لباس بخریم



با رعایت این نکات می توانید مدیریت بهتری بر روی خرید اقتصادی تر البسه داشته باشید:

۱ - اولین قدم این است که قبل از خرید سری به کمد لباس های خود بیاندازید
شاید لباس هایی در کمد شما باشد که آنها را فراموش کرده باشید و از دیدنشان متعجب شوید!

۲ - بودجه خود را برای خرید لباس تعیین کنید
همچنین زمان های مشخصی از سال را برای خرید در نظر بگیرید.

۳ - لیستی از لباس هایی که نیاز دارید تهیه کنید
در این صورت از هزینه های اضافی برای لباس هایی که احتیاج ندارید جلوگیری می کنید.

۴ - برای خرید از پول نقد استفاده کنید
استفاده از کارت های اعتباری باعث میشود کنترل میزان خرید و مقدار پولی که خرج می کنید از دستتان خارج شود.

۵ - به جای خرید در آخر هفته و روزهای تعطیل در طول هفته خرید کنید
در این صورت از شلوغی فروشگاه ها دوری کرده اید و گزینه های بیشتری برای خرید خواهید داشت.

۶ - در هنگام خرید کاملا در مورد لباس موردنظر خود فکر کنید
برای مثال از خودتان سوال کنید آیا این شلوار آبی رنگ حداقل با ۳ یا ۵ تا از لباس هایی که دارم هماهنگ است؟

۷ - از فروشگاه ها در مورد زمان حراجشان سوال کنید
بسیاری از فروشگاه ها امروزه با دریافت ایمیل و یا شماره تلفن مشتری ها، آنها را از زمان تخفیف های ویژه و حراج آگاه می کنند.

۸ - اگر لباس هایی در کمد خود دارید که دیگر آنها را نمی پوشید می توانید به فکر فروش آنها باشید.

۹ - بر روی لباس های خاص سرمایه گذاری کنید
برای مثال اگر قصد انتخاب یک کت و شلوار به عنوان لباسی برای محیط کار دارید انتخابی داشته باشید که ماندگار باشد کمی هزینه بیشتر برای یک لباس مناسب که زیاد می پوشید بهتر از عوض کردن و خرید مجدد است.





۱۰ - از طرح ها و رنگ های خاص دوری کنید
معمولا این گونه لباس ها در نگاه اول چشم خریدار را متوجه خود می کنند. اما خیلی زود در کمد خریدار بدون استفاده می شوند.

۱۱ - برای خودتان خرید کنید
به توصیه هایی که در تبلیغات گوناگون مواجه می شوید و معمولا قیمت نسبتا بالایی دارند توجه نکنید. به سلایق خودتان توجه کنید با توجه به نیازهایتان خرید کنید.

۱۲ - برخی لباس ها مانند جوراب، لباس زیر و تی شرت ها جزو البسه ای هستند که به مراتب بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند. در صورت توان این اقلام را به صورت عمده خریداری کنید.

۱۳ - از لباس های خود به دفعات استفاده کنید
واقعا احتیاجی نیست که برای حضور در هر مراسمی یک لباس جدید تهیه کنید.

۱۴ - در مورد خرید لباس صبور باشید
اگر لباسی چشم شما را گرفت و بدون شک قصد خرید آن را داشتید کمی دست نگه دارید به احتمال زیاد همان لباس را در جایی دیگر و در زمانی بهتر می توانید با قیمت مناسب تری تهیه کنید. حتی اگر اختلاف قیمت کم هم باشد باز هم ارزش دارد.

۱۵ - سایز مناسب خود را انتخاب کنید و حتما لباس را قبل از خرید تست کنید سایزها و اندازه ها در فروشگاه های مختلف متفاوت است. مطمئن شوید که لباس انتخابی کاملا اندازه شما باشد.

۱۶ - تا جایی که می توانید لباس های خود را قرض دهید و در عوض لباس های جدید قرض بگیرید. در این صورت مجبور نیستید برای مناسبت های مختلف یک لباس تکراری را بپوشید.

۱۷ - تا جایی که می توانید، تنها خرید کنید
خرید کردن با دوستان می تواند خیلی جالب و خوب باشد اما اگر قصد خرید اقتصادی دارید تنها خرید کنید. گاهی فشارهای دوستان و جو موجود باعث می شود لباس هایی را انتخاب کنید که واقعا مورد نیاز شما نباشد.


منبع:افکار نیوز

چه کنیم که ولخرجی نکنیم




اگه از اون دسته از افرادی هستید که نمی تونید جلوی ولخرجی هاتونو بگیرید .. اگه بعد از هر خرید پشیمان میشوید .. اگه از دیدن کمدها ی شلوغ وپراز لباس و لوازم خودتان عصبی میشوید ..اگه همیشه برای پول هایی که از دست داده اید افسوس میخورید حتما این ترفند ها را بخوانید

1/ اولین ترفند اینست که تا وقتی واقعا نیاز ندارید به مراکز خرید نروید و وقتی هم که ناچار به رفتن هستید فقط به ان فروشگاهی بروید که نیاز هست و از چرخیدن بی مورد پرهیز کنید

2/ سعی کنید به اندازه ی نیاز پول به همراه ببرید

3/ هیچ وقت صرفا به این دلیل که از وسیله یا لباسی خوشتان امده خرید نکنید وقتی بخرید که واقعا به ان احتیاج داشته با شید

4/ بخودتان قول بدهید که بهیجوجه تحت تاثیر بسته بندی یا زیبایی یا جدید بودن کالا قرار نگیرید

5/ وقتی دچار وسوسه خرید یک کالا میشوید موارد مشابه قبلی و بلا استفاده بودن لوازم یا لباسی را که قبلا خریده اید به خودتان یاداوری کنید

6/ همیشه بیاد خودتان بیاورید که یک کالا هر چقدر هم که زیبا باشد بزودی دلتان را خواهد زد و برایتان عادی جلوه خواهد کرد

7/ در مقابل هر وسوسه ای مقاومت کنید و به خودتان بگویید اگر این را نخرم چه اتفاقی می افتد وبعد در دفترچه یک امتیاز برای خود منظور کنید و بعد از 20 امتیاز برای خودتان یک هدیه بخرید

8/ یک قلک هوس انگیز درست کنید وهر بار که جلوی ولخرجی خودتان را گرفتید به اندازه ی مبلغ همان کالا پول از دست نداده را در قلک بیندازید و سر هر ماه انرا بشمارید مسلم بدانید که این کار شما را سر ذوق خواهد اورد

نکات زندگی


اگر رفتید رژ بخرید وبه این نتیجه رسیدید که نه فعلا میتونید از همون شونصد تایی که تو خونه دارید استفاده کنید بولشو بس انداز کنید...
یا مثلا تصمیم بگیریم که تا یه لباسو دور ننداختیم جاش دیگه لباس نخریم .به خدا کمادامون دارن خفه میشن ... گناه دارن3 (12)

نکات زندگی

برای داشتن پول بیشتر هرگز پس انداز دردی را دوا نخواهد کرد بلکه باید راه های افزایش درامد را اموخت!

چطور خرج کنید


   صرفه‌جویی در هزینه‌های ضروری
هزینه‌های ضروری واقعا ضروری‌اند ولی می‌شود  متعادل‌شان کرد. در آغاز هر ماه فهرستی از مخارج ضروری خود را در دفترچه‌ یادداشت کنید؛ مثلا اجاره، قبض تلفن و موبایل و برق، خورد و خوراک، پوشاک و... حالا با توجه به هزینه‌هایی که این مخارج در ماه قبل برای شما داشته‌اند رقمی را جلوی هر کدام یادداشت کنید. جمع این رقم پولی است که تا آخر ماه نباید صرف چیزی شود. حالا جلوی هر مورد بنویسید چطور می‌توان هزینه‌ هر کدام  را کاهش داد؛ مثلا:
 قبض برق: می‌توانم از لامپ کم مصرف استفاده کنم و زمانی که سرگرم کاری هستم تلویزیون را خاموش کنم.
قبض موبایل: در ماه قبل تعداد زیادی SMS غیرضروری و چند مکالمه طولانی غیرضروری داشتم. این ماه از SMS  فقط برای موارد لازم استفاده می‌کنم.
خوردوخوراک: هنگام خرید میوه و سبزی، مصرف واقعی خانواده را در نظر می‌گیرم تا میوه لک‌دار و خراب در سبد خانه نماند و دور ریخته نشود؛ یا در مهمانی غذا را به اندازه درست می‌کنم تا دور ریخته نشود.
حالا خودتان حساب کنید. همین چند مورد کوچک که ذکر شد در آخر هر ماه، چه مبلغی را در کیف پول یا حساب شما باقی می‌گذارد. نگویید «ای بابا! با این پول‌ها که چیزی حل نمی‌شود.» همین قطره‌ها دریا می‌شوند.

هزینه‌های غیرضروری
اگر اسم هزینه‌هایی غیرضروری شد، لزومی ندارد آن را به کل از برنامه اقتصادی خودتان حذف کنید بلکه می‌توانید آن در اولویت دوم، پس از ضروریات قرار دهید. اینجا امکان صرفه‌جویی بیشتری برایتان وجود دارد. دو سوال: « آیا این خرج در زندگی‌ام موثر است؟» و «اگر موثر  است، چقدر؟» را از خود بپرسید. مثلا سفر تابستانی حتما در روحیه شما موثر است ولی اگر پس از بازگشت با مشکل بی پولی روبه‌رو شوید، خرجی اضافه و بدون دوراندیشی بوده. حالا اگر این مشکل را نداشته باشید می‌توانید در دفتر هزینه‌ها یادداشت کنید که در سفرهای قبلی چند مورد خرج اضافه (مانند غذای زیاد یا خرید سوغات بی‌مصرف و تزیینی) داشته‌اید. این مخارج را از سفر حذف‌کنید.
 یک مورد دیگر، رفتن به رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها است. بسیاری از خانواده‌ها در برنامه‌ خود، هفته‌ای یک شب در رستوران شام می‌خورند که می‌توان آن را به سه هفته یک بار تقلیل داد. یک هفته دیگر را می‌توانید با غذای خانگی به طبیعت بروید و هفته سوم را در خانه، میز قشنگی برای اهالی منزل بچینید.
حالا خودتان میزان کاهش هزینه را در همین مورد حساب کنید. یا زمانی که در تنگنای مالی قرار دارید به جای پرداخت مبلغ باشگاه ورزشی از ورزش صبحگاهی پارک‌ها استفاده کنید. اگر همه مخارج ضروری و غیرضروری را بنویسید و جلوی آنها راه صرفه‌جویی‌اش را هم یادداشت کنید، این موارد قابل اجرا می‌شود.

یادداشت مخارج روزانه
زمانی که تمرین درست خرج کردن را شروع می‌کنید، هر شب باید چند دقیقه  را به ثبت مخارج روزانه خود، از ریز تا درشت، اختصاص دهید. با این کار، هم حساب خرج دست‌تان می‌آید، هم پس از مدتی متوجه برخی مخارج می‌شوید که دایما در زندگی شما تکرار می‌شود و هیچ ضرورتی هم ندارد؛ فقط عادت کرده‌اید.

6 دلیل  ولخرجی
1) رودربایستی
شما با مهمان‌تان رودربایستی دارید و برای یک نفر به اندازه چهار نفر تدارک می‌بینید یا همراه دوستی ولخرج هستید و مجبور به خرج‌های غیرضروی می‌شوید. باید بدانید با پذیرایی مفصل از مهمان، او را هم معذب می‌کنید و به فکر جبران می‌اندازید؛ و اگر به دوست‌تان نه نگویید هرگز نمی‌فهمد شما از این همه پول خرج کردن در عذاب هستید.
2) عدم اعتماد به نفس
شما برای پوشاندن کمبود اعتماد به نفس، به طرف خرید کردن هجوم می‌برید تا دوستان و آشنایان را تحت تاثیر قرار دهید. ولی آنها هم احتمالا باهوش هستند و زیاد  تحت تاثیر این خریدهای عجیب و غریب قرار نمی‌گیرند؛ بلکه خیلی زود اصل قضیه را می‌فهمند.
3) بیکاری و بطالت
از بیکاری حوصله‌تان سر می‌رود و خرید می‌کنید یا از یک کافی‌شاپ به دیگری سرک می‌کشید و شام را هم با دوستان صرف می‌کنید تا در خانه بیکار نمانید. این کار شما هم ضرر مالی دارد، هم مقطعی و کوتاه‌مدت است. تنها توصیه به درد بخور این است که علایق واقعی‌تان را پیدا کنید تا مفید واقع شوید.
4) خجالت
به مغازه‌ای می‌روید و جنسی را قیمت می‌کنید. چنان از اخم آقای فروشنده جا می‌خورید که خجالت می‌کشید بگویید گران است و آن را می‌خرید یا خجالت می‌کشید به دوستتان بگویید مایل به رفتن به رستوران گران‌تر از سطح بودجه‌تان نیستید. باید گفت تا زمانی که به دیگران بیش از خودتان اهمیت می‌دهید همیشه آخر ماه مبلغی پول کم می‌آورید.
5) جلب محبت
عادت کرده‌اید محبت دیگران را با هدیه گران و بذل و بخشش بخرید و اطرافیانتان را غرق هدایای گران قیمت می‌کنید ولی باز هم میزان محبتتان کمتر از مبلغ خرج شده است. اگر دوست و هم‌زبان می‌خواهید روشی غیر از خرید و فروش محبت پیدا کنید!
6) عادت
شاید در خانواده‌ای مرفه یا فاقد دوراندیشی بزرگ شده‌اید که کسی در آن به پس‌انداز فکر نمی‌کرده و شما هم دایما پول خرج کرده‌اید؛ طوری که برای پول ارزش قایل نیستید. بالاخره یک نفر باید به شما بگوید که روش قبلی‌تان غلط بوده و پول برای ایجاد یک زندگی امن ضروری است. چطور است روش منطقی خانواده‌های دیگر را با دقت بنگرید و الگو‌‌‌‌بگیرید؟!

خسیس‌ها به چی  فکر می‌کنند؟
خسیس یعنی کسی که آب از دستش نچکد. شاید شما هم یکی دو تا آدم خسیس را در اطرافتان بشناسید. البته خساست درجات مختلف دارد ولی به طور معمول این گونه افراد از ترس درونی فقر به طور دایم آزار می‌بینند و هر پولی (حتی ضروری) که خرج کنند، می‌ترسند به فقر و بیچارگی نزدیک شوند. خساست افراطی ریشه روانی دارد و با حساب و کتاب داشتن در زندگی متفاوت است. علاوه بر آنکه خسیس هم مانند ولخرج فاقد مهارت در زندگی است و ممکن است دایما با اطرافیان خود درگیر شود. اگر جزو این گروه هستید سه سوال از خودتان بپرسید:
 1) آیا ترس من از فقر به همین شدت واقعی است یا نوعی فکر منفی و آزاردهنده درونی است؟
 2) از دست دادن احترام و محبت اطرافیان نزدیکم در درازمدت با چقدر پول قابل مقایسه است؟
3) با ترس از خرج کردن از چه لذت‌هایی محروم می‌شوم؟

پس‌انداز، گنج روانی
حال که راه پس‌انداز کردن برخی هزینه‌های زاید را تمرین کرده و در دفترچه نوشته‌اید، می‌دانید مبلغی به عنوان پس‌انداز برای شما باقی می‌ماند. این جایزه شماست، مبارک است! فکر نکنید مبلغ کمی است، چون با این روش روز به روز بر پول شما اضافه می‌شود و میزان پس‌انداز شما با میزان امنیت مالی شما رابطه مستقیم دارد. پس‌انداز کنید تا لذت این امنیت را دریابید

کیف پول خود را مدیریت کنید
مهم نیست که چطور پول درمی‌آورید، پولتان از پارو بالا می‌آید یا چکه‌چکه از دست صاحب‌کارتان می‌چکد یا به صورت قلمبه به حساب شما سرازیر می‌شود. هر طور که پول دربیاورید آخرین جایی که پول از آنجا از دست‌تان خارج می‌شود کیف پول شماست. ایستگاهی که پول‌هایتان را فقط و فقط برای خرج کردن در آن قرار می‌دهید چون هیچ آدم عاقلی پولش را در کیف پولش پس‌انداز نمی‌کند. به همین خاطر لازم است این آخرین ایستگاه،‌ یک حساب و کتابی هم داشته باشد تا آن‌قدر هر کی هر کی نشود که ندانید پولتان از کجا آمد و به کجا رفته. حواستان به نکته‌های زیر باشد.
یک کیف پول خوب بخرید. کیف پولی که از همراه داشتن خالی آن هم لذت ببرید. اینطور روحیه‌تان هم در مواقع بی‌پولی حفظ می‌شود.
سعی کنید کیف پولتان همیشه همراهتان باشد. اینطور عادت به داشتن‌اش می‌کنید و این باعث می‌شود همراه نبودن کیف‌تان را با جا گذاشتن در منزل توجیه نکنید. هراز گاهی هم کیف پولتان را چک کنید.
پول‌هایتان را داخل کیف منظم کنید. از بزرگ به کوچک، تراول‌ها را هم جدا بگذارید. اینجوری احتمال دادن ایران چک 50هزار تومانی به جای کرایه تاکسی به حداقل می‌رسد.
عابر بانک‌های مختلف را کنار هم نگذارید. ممکن است باعث خراب شدن و از کار افتادن هم شوند. این مساله درباره کارت‌هایی مثل کارت مترو و کارت سوخت هم صدق می‌کند.
هیچ‌وقت رمز عابر بانکتان را روی آن ننویسید. نوشتن شماره حساب اشکالی ندارد ولی رمز کارت در صورت گم شدن کیف آن را تبدیل به یک هدیه خوب برای یابنده می‌کند.
پول‌هایتان را به مقادیر یکسان تقسیم کنید تا با یک نگاه سریع حساب کار و اوضاع جیبتان دستتان بیاید. اگر کیف‌تان این قابلیت را دارد جاهای مختلف  را به خرج‌های مختلف اختصاص دهید.
همه کارت‌های شناسایی‌تان را یک جا نگذارید تا با گم شدن آنها یک جا بدبخت شوید. بعضی کارت‌ها برای گرفتن المثنی کارت‌های دیگر لازمند.
یک کارت آدرس با تلفن تماس خود داخل کیف بگذارید تا آن شهروند خیر بتواند با شما تماس بگیرد. در مواقعی که خدا نکرده صورتتان زیر مینی‌بوس له شد هم آدرس کیف پول به آگاهی خانواده متوفی کمک می‌کند.
کیف‌تان را با کارت ویزیت‌های مختلف و کارت‌های تبلیغاتی سنگین نکنید. اینها برایتان نان و آب نمی‌شود.
سعی کنید همیشه مقداری پول هم داخل جیبتان داشته باشید تا هم مجبور نباشید برای هر خرجی سراغ کیف پول بروید و هم در صورت گم شدن کیف‌تان بتوانید تا خانه برسید.
همیشه مقداری پول به عنوان پشتیبان و روز مبادا نگه داشته باشید. خیلی به عابر بانک‌ها اعتماد نکنید. تجربه نشان داده آنها در روز مبادا پشت آدم را خالی می‌کنند! 

حقوق خود را چگونه خرج کنیم ؟


در دنیای امروز هر کس باید برای خرج کردن درآمدش برنامه مشخصی داشته باشد. برای اغلب ما هفته آخر ماه معادل روزهای سخت بی پولی است و همواره با خود فکر می کنیم که «خدایا مگه من چه خرجی کردم که دیگه چیزی در جیبم نیست؟» سختی این امر هنگامی دو چندان می شود که متاهل بوده و احیانا فرزند یا فرزندانی هم داشته باشیم در آنصورت است که موجود نه چندان خوشایند و جدیدی به نام قرض به تدریج همراه زندگی ما شده و تا مدت ها سایه به سایه شما و افکارتان را همراهی می کند. شکی در این نیست که امروزه زندگی در شهرهای بزرگ هزینه بالایی دارد، اما اگر کمی دقت کنید متوجه می شویم که اغلب پول خود را صرف مخارج غیرضروری می کنیم از خرید هله هوله و خوراکی های بی مورد گرفته تا خرید لوازمی که نیاز جدی به آنها نداریم. در این مطلب سعی خواهیم کرد بطور مختصر چند روش ساده برای کمتر خرج کردن و پس انداز کردن را برای شما بازگو کنیم:
-میان خواستن و احیتاج داشتن (Neebs  Wants) تفاوت بسیار می باشد. احتیاجات زندگی آن دسته از مواردی است که بدون آن ادامه حیاط تقریبا غیرممکن و دشوار می شود. مانند محلی برای زندگی، غذا، لباس و... اما موارد دیگری مانند داشتن یک ماشین، پوشیدن لباس های مد روز، داشتن بهترین وسیله صوتی یا کامپیوتر و... از مواردی است که لزوما زندگی شما بدون آن مختل نمی شود، به اینگونه موارد خواسته یا همان wants می گوییم. آرزوها و خواسته های انسان تمامی ندارد اما باید توجه داشت که این آرزوها باید مطابق با اندازه های ما باشد. بنابراین همواره میان خواسته و نیاز خود تفاوت بگذارید و بیشتر بفکر نیاز باشید تا خواسته.
-آیا جنس گران تر بهتر می باشد؟ در بسیاری موارد این مطلب صحیح و در بسیاری موارد دیگر صحیح نیست. شما باید کالای مورد نظر خود را در چهارچوب توانایی های خود تهیه کنید. اگر واقعا داشتن یک اتومبیل برای شما نیاز می باشد و یک اتومبیل مثلا; سه میلیون تومانی کار شما را راه می اندازد چرا باید اتومبیل گران تر خرید؟ تا بعد هزینه های نگهداری بیشتر آن را متقبل شد.
-در ارتباط با خرید اتومبیل همواره این سئوال را قبلا از خود بپرسید که «آیا واقعا من بدون اتومبیل نمی توانم زندگی کنم؟» باید درست فکر کنید خرید یک اتومبیل سه میلیون تومانی هزینه های بسیاری مانند نگهداری و تعمیر، بنزین، بیمه، معاینه فنی، تصادف احتمالی و... دارد، مخارجی که هنگام خرید خود را نشان نمی دهند و ممکن است شما دیر متوجه آن شوید، پس محاسبات لازم را انجام دهید بعد دوباره از خود سئوال نمایید «آیا واقعا من بدون اتومبیل نمی توانم زندگی کنم؟» آنگاه تصمیم بگیرید.
-همان که هستید باشید؟ بسیاری از مردم سعی در ساختن چهره ظاهری غیر از آنچه واقعا هستند می باشند، اگر توان شما در حد داشتن یک ماشین سه میلیون تومانی است، هرگز سعی نکنید یک اتومبیل 5یا10 میلیونی بخرید چرا که در این حالت باید نحوه لباس پوشیدن، منزل و... را نیز عوض کنید، پس همان که هستید باشید و شک نکنید که ارزش و اعتبار انسان به لباس و دارایی های او نمی باشد.
-قبل از خرید هر وسیله ای از دوستان سئوال کنید راجع به بهترین و خوش قیمت ترین، روی اینترنت تحقیق کنید و هرگز بدون تحقیق قبلی خرید نکنید. بخصوص اگر عجله ای در خرید ندارید سعی کنید برخی خرید های گرانقیمت خود را در فصولی از سال انجام دهید که آن اجناس حراج می باشند. در ارتباط با وسایل الکترونیکی نیز هرگز جدیدترین مدل را نخرید چراکه تفاوت قیمت آن با یک مدل پایین تر بسیار بیشتر است.
-هنگامیکه به خرید می روید همواره نیازهای کامل خود را بدانید و از قیمت ها حدودا خبر داشته باشید، چرا که ممکن است به کالایی برخورد کنید که قیمت مناسبی دارد و شما در آینده به آن احتیاج خواهید داشت و می توانید آن را انبار کنید.
-حقوق خود را که گرفتید نگوید هفته آینده به بانک می روم و قدری از آن را پس انداز می کنم، اگر همان روز اول پس انداز کردید که هیچ، اگر نه شک نکنید که تا هفته بعد برای تمام حقوق خود نقشه کشیده اید. نقشه ای که بسیاری از هزینه ها در آن جز» خواسته های تمام نشدنی شما است. نکته دیگر در پس انداز آنکه هرچه می توانید بیشتر پس انداز کنید، نگران نباشید اتفاق خاصی رخ نمی دهد یکی دو شب هم نان و پنیر میل کنید. در عوض روزی این پس انداز مشکل بزرگی از زندگی شما را حل خواهد کرد.
-اگر کارمند هستید و برای محل کار آنها امکانپذیر است از آنها بخواهید بصورت اتوماتیک از حقوق شما بعنوان پس انداز کسر کنند، شک نکنید این بهترین راه برای پس انداز کردن می باشد.
-اگر پولی یا ارثی به دست شما می رسد هرگز خرج اجناسی نکنید که مستهلک می شوند برعکس آن را در امور سود دهنده سرمایه گذاری کنید. سهام، اوراق مشارکت یا سکه بخرید و یا اگر مقدار پول زیاد است حداقل آن را در حساب های بانکی که به شما سود تعلق می گیرد بگذارید.
-اوغات بیکاری خود را با فعالیت های کم خرج و مفید مانند مطالعه و دیدار دوستان سپری کنید و سعی نکنید بیش از سالی یکی دو بار به مسافرت های پر هزینه بروید.
-همواره آخر هر ماه مخارج انجام شده را بررسی کنید و با تحلیلی که انجام می دهید ببینید چه مقدار از آنها نیاز بوده و چه مقدار خواسته و سعی کنید در ماه بعد دقیق تر عمل کنید.

چگونه پولدار شویم!!





پول پارو کردن هم مثل هر کار دیگری اصولی دارد و با فکر و خیال به دست نمی آید. در واقع اصل ماجرا این است که آنچه آدم ها را به دو دسته افراد معمولی و ثروتمند تقسیم می کند، طرز تفکر است و نه فکر و خیال.


1. آدم های معمولی فکر می کنند پول چرک کف دست و ریشه همه بدی هاست، در حالیکه از نظر ثروتمندان فقر ریشه همه بدی هاست



2. آدم های معمولی توجه به خود را بد می دانند، در حالیکه از نظر ثروتمندان توجه به خود نوعی پرهیزکاری است


3. آدم های معمولی فکر می کنند همه چیز شانسی و الله بختکی است، در حالیکه از نظر ثروتمندان زندگی یعنی جنبش و حرکت و عمل


4. آدم های معمولی فکر می کنند راه ثروتمند شدن از مسیر تحصیلات رسمی و َآکادمیک می گذرد، در حالیکه از نظر ثروتمندان برای ثروتمند شدن باید در دانش یا مهارت خاصی استاد بود


5. آدم های معمولی در خاطرات گذشته درجا می زنند، در حالیکه از نظر ثروتمندان آینده را باید دید


6. آدم های معمولی می خواهند با احساسات و جوگیری به پول برسند، در حالیکه از نظر ثروتمندان بهترین راه رسیدن به پول منطقی فکر کردن است


7. آدم های معمولی معمولا برای کسب درآمد کارهایی را انجام می دهند که دوست ندارند، در حالیکه از نظر ثروتمندان برای پولدار شدن باید کاری را با عشق و علاقه انجام داد


8. آدم های معمولی سطح توقعاتشان پایین است و در نتیجه ناامیدی به سراغشان نمی آید، در حالیکه از نظر ثروتمندان زندگی یعنی چالش و کلنجار رفتن با مشکلات بزرگ


9. آدم های معمولی فکر می کنند باید کار خاصی انجام داد تا به ثروت کلان رسید، در حالیکه از نظر ثروتمندان برای کسب ثروت خود فرد باید چیزی در چنته داشته باشد


10. آدم های معمولی فکر می کنند برای پولدار شدن باید سرمایه خوب اولیه داشت، در حالیکه از نظر ثروتمندان در قدم اول باید از پول دیگران استفاده کرد


11. آدم های معمولی فکر می کنند، بازارها را استراتژی و منطق هدایت می کنند، در حالیکه از نظر ثروتمندان این طمع و احساس است که چرخ بازار را می چرخاند


12. آدم های معمولی به کودکانشان یاد می دهند که چگونه تنها به زندگی ادامه دهند، در حالیکه از نظر ثروتمندان بچه ها باید یاد بگیرند که چگونه پولدار شوند


13. آدم های معمولی اجازه می دهند تا داشتن یا نداشتن پول عامل ایجاد استرس شان شود، در حالیکه از نظر ثروتمندان باید میان خود و ثروت صلح برقرار کرد


14. آدم های معمولی تفریح و سرگرمی را به یادگیری چیزهای جدید ترجیح می دهند، در حالیکه از نظر ثروتمندان یادگیری از تفریح اهمیت بیشتری دارد


15. آدم های معمولی فکر می کنند، ثروتمندان آدم های افاده ای هستند، در حالیکه از نظر ثروتمندان معاشرت تنها با افراد همفکر جذاب است


16. آدم های معمولی فکر می کنند در هر شرایطی باید تمرکز افراد روی پس انداز باشد، در حالیکه از نظر ثروتمندان زندگی یعنی خرج کردن


17. آدم های معمولی ترجیح می دهند برای در امان ماندن از هر خطری زندگی را بدون ریسک ادامه دهند، در حالیکه از نظر ثروتمندان دانستن وقت و زمان مناسب برای رفتن به دل حوادث پولشان را بیشتر می کند


18 آدم های معمولی دوست دارند راحت باشند، در حالیکه از نظر ثروتمندان راحت بودن یعنی تردید و کنکاش


19. آدم های معمولی هرگز ارتباطی بین پول و سلامتی پیدا نمی کنند، در حالیکه از نظر ثروتمندان پول می تواند زندگیشان را نجات دهد


20. آدم های معمولی فکر می کنند باید بین پول و خانواده ای خوشبخت یکی را انتخاب کنند، در حالیکه از نظر ثروتمندان می توان هر دوی اینها را با هم داشت