برای جلسه اول برای خود شما:

***ظاهر
درسته باطن و اخلاق خیلی مهمتره ولی اولین چیزی که دیده میشه و تاثیرگذاره به شدت،ظاهره.
حتما حمام کرده باشی (بعضیا شب قبل حمام کنن بهتره بعضیا همون روز)
حتما معطر باشی (عطر تندی نباشه ابدا،یه عطر نسبتا شیرین و ملایم که تو ذوق نزنه)
لباسهات مناسب باشن (لازم نیست حتما برند و خیلی گرون باشن اما حتما تمیز و اتو شده و درتناسب با هم باشن.دخترونه باشن نه پسرونه.خیلی مجلسی نباشن اما خیلیم تو خونه ای نباشن.بسته به اعتقاداتت باز یا بسته باشن.تناسب رنگی و مدلی هم داشته باشن که میتونی تو تاپیک چی بپوشم سوال کنی و چند مدل لباستو بگی تا کمک کنیم یه مدلو انتخاب کنی.صندل هم بپوشی من خودم با کفش موافق نیستم خیلی رسمی و مجلسی میشه ولی یه صندل ساده یا دمپایی رو فرشی شیک خیلی مناسبه)
آرایش (بسته به اعتقادتت غلیظ یا ملایم باشه هرچند توصیه نمیشه خیلی غلیظ باشه که قیافتو عوض کنه یا فکرکنن خیلی تدارک دیدی براشون.یه آرایش دخترونه ی ملایم که بیشتر شبیه گریم باشه یعنی عیبهای صورت رو بپوشونه مناسبه.البته نه اینکه خیلی عوض بشه قیافت)


***منزل
مهم نیست کجاس گرونه بزرگه یا کوچیکه اما مهمه که تمیز و با سلیقه چیده شده.تمام اتاقها و فضاهارو تمیز کنید چون ممکنه مجبور شید از یه فضای دیگه هم استفاده کنید و اگه نامرتب باشه خیلی بده.
وسایل پذیراییتونو از قبل تمیز و اماده کنید و وسط مهمونی دنبال چاقو و استکان نباشید.
بهتره از یه خوشبو کننده ی هوای ملایم استفاده کنید.


***پذیرایی
تو تاپیک پذیرایی برای یکی از دوستان نظرمو گفتم ولی خلاصشو اینجا هم میگم.
بنا به سرد یا گرم بودن هوای بیرون اول با چای یا یه نوع شربت که بیشتر مردم دوس دارن شروع کنید.
بنا به آداب خانواده میتونید پذیرایی رو تقسیم وظایف کنید.هرکدوم از اعضای خانواده یکی از وسایل پذیرایی رو انجام بدن.
حتما باید شروع پذیرایی با چای یا شربت و وسطشم یه دور چای یا شربت باشه.
میتونی یکی از اینارو خودت انجام بدی.
میتونید یه نوع شکلات هم در کنار چای داشته باشید.و یک یا دو نوع شیرینی خشک که خوردنش راحت باشه.
برای میوه ها خیلی تنوع ندید معمولا سه یا چهار نوع کافیه میوه هایی که خوردنشون راحت باشه مثل موز،خیار،سیب و شاید پرتقال.
من به شخصه وجود آجیل و بستنی و ژله رو اضافی میدونم.Wink


***برخورد و رفتار
بسته به آداب خانوادتون میتونید اول ورود از مهمونا استسقبال کنید یا بعدا از اتاق بیرون بیاید.من اولیو ترجیح میدم چون استرست کمتر میشه.
لبخند رو جلوی آینه تمرین کن تا بهترین و زیباترین لبخندو تو کل مراسم به لب داشته باش (نه لبخند خیلی زیاااااااااااد ولی ملیح و زیبا باشه) قیافه ی جدی و اخموی شما میتونه استرسو بیشتر کنه و باعث بشه فکرکنن اصلا خوشتون نیومده.
به خانواده ی خودتون خیلی احترام بذارید جوری نباشه که فقط شما صحبت کنید و خانوادتون ساکت باشن.
در عین حال استقلال فکریتونو نشون بدید یعنی فقط خانواده به جای شما صحبت نکنن و خودتونم اظهار نظر کنید.


***ملاکها و معیارها
یکی دو روز قبل خواستگاری تمام ملاکها ومعیارهاتونو با اولویت بندی بنویسید و اول در مورد مسائلی که خیلی مهمن صحبت کنید.
تمام ویژگی های خوب و بد خودتونو یادداشت کنید (بهش نشون ندیدا Big Grin)
تمام کارهایی که ازشون بدتون میادو با درجه ی تنفر یادداشت کنید.


***صحبت کردن
برای صحبت کردن تو اتاقتون بهتره یه لیوان شربت و یکم میوه با خودتون ببرید از استرستون کم میکنه.
یه لیست کوچولو از سوالات و موضوعات جلسه ی اولو با خودتون همراه داشته باشید.
اول شما صحبت کنید و خواستگار نظرشون بده و ازش بخواید واضح صحبت کنه.خودتون نگید مثلا از فلان رفتار بدم میاد تا فکر اونم جهتگیری کنه.


***موضوعات جلسه ی اول صحبت
تحصیلات
شغل
سن (اگه هیچ شناختی ندارید)
اعتقادات مذهبی در حد خودتون باشه (مثل نماز و روزه و حجاب و ربا)
نظرش در مورد تحصیل و کار شما و شرایطی که میذاره
اینکه میخواد کجا زندگی کنه
و اینکه بخواید تا از خودش حرف بزنه و تعریف کنه و بگه تا حالا چی کار کرده تو زندگیش و برنامه هدفش برای آینده چیه و از چه چیزایی بدش میاد یا خوشش میاد.
اینجوری کم کم حرف تو حرف میاد و بحث ادامه پیدا میکنه.


برای جلسه ی اول برای خواستگار

***ظاهر
ببینید از ظاهرش و قیافش و تیپش خوشتون اومده،بدتون اومده،متنفر هستید یا نه بدتون اومده نه خوشتون.
(لازم نیست شیفتش بشید یا حتما خوشتون نیاد.اول بتون نیاد کافیه بعدا میتونید بفهمید خوشتون میاد یا نه)
تمیز و مرتب هست یا نه.


***احترام به خانواده
خیلی مهمه.ببینید مهلت حرف زدن و اظهار نظر به خانوادش میده یا نه.چطوری باهاشون رفتار میکنه.


***رفتارها و صحبتها
تو رفتارهاش دقت کنید که چجوری حرف میزنه چجوری میشینه یا راه میره.
صحبتهاش و واکنشش به صحبتها و نظرات شما میتونه شخصیتشو نشون بده.خیلی دقت کنید.


شخصی:
سن-محل تحصیل-رشته-مدرک-بیماری خاص
روحی و عاطفی:از چه افرادی بدتون میاد-اجتماعی بودن از نظر شما چیه-خودتون رو چقدر عصبانی میدونید-موقع عصبانیت چیکار میکنید-در مورد انتقادات چه عکس العملی دارید-شاد هستید-چقدر اهل حرف زدن هستید-چی شمارو خوشحال میکنه-عکس العمل در برابر شکست-
مذهبی:چقدر به خدا ارزش قائلید-حد حجاب(برای مثال پوشاندن گردی صورت یا روگرفتن)-نماز-مسائل محرم و نامحرم.
تحصیلی فرهنگی سیاسی:قصد ادامه تحصیل-مطالعات-گرایش سیاسی.من فقط قصد ادامه تحصیل رو پرسیدم.
اقتصادی:کارکردن همسر-آیا حتما دوست دارید کارمند باشه-تصور شما از صرفه جویی-یک زندگی ساده را برایم ترسیم کن-خونه ساده یعنی چی-فاصله خریدن لباس
خانواده همسر:
-رفت و امد-پایبندی مذهبی خانواده
و
محل زندگی
صفات همسر آینده
به کجا برسید احساس خوشبختی میکنید
نظر درباره مراسم عقد و عروسی
انتظارات شما از همسر در رسیدن به مقصودهای زندگی
با کی مشورت میکنید.
دوست دارید شبیه کی زندگی کنید.
زندگی در شهرهای دیگر
کار کردن تو خونه
علایق تفریحی
ساعات خواب و بیداری
نظرتون در مورد بچه

به حرفهای واسطه زیاد اعتماد نکنیم.

باور غلط:چیکار به خانواده اش دارم.

آقایون و خانمهای در شرف آشنایی با دقت مطالعه کنند



مواردی از نادیده گرفتن علائم هشدار دهنده رو اینجا براتون میذارم:
-اینکه طرف مقابل از شما سوال کافی نپرسه گاها دلیلش اینه که خودش چیزی برای پنهان کردن داره و اینطوری میخواد ذهن شمارو به صورت ناخودآگاه از پرسیدن سوالات کافی دور کنه
* اینکه از صحبت از گذشته طفره بره
* سوابق خانوادگیش رو نگه
* با خانواده اش صمیمی نباشه یا صحبت نکنه و یا رفت و آمد نداشته باشه(اصطلاح "باگشت به خانواده" رو در این دسته داریم که پس از ازدواج به شدت به سمت خانواده برمیگردن تا چیزی رو که سالها نگرفتن رو جبران کنن)
* کسانی که بیش از حد مطیع خانوادشون هستن بعدها نمیتونن از شما در مقابل خانوادشون دفاع کنن.
* مورد دیگه سازش عجولانه هست.(مثلا طرف مقابل به خاطر اینکه ازدواج سر بگیره،موقتا کوتاه بیاد)
* خیلی به اولین جمله دقت کنید(به طور ناخودآگاه اولین جمله ای که مطرح میشه چیزی هست که بعدها اون شخص بهش عمل میکنه.)


برای داشتن انتخابی آگاهانه تر این موارد رو در نظر بگیرید
*ویژگیهایی که دوست دارید طرف مقابلتون داشته باشه
*دوست ندارید داشته باشه
*شما دارید و دوست دارید ایشون هم داشته باشه.
*شما ندارید اما دوست دارید ایشون داشته باشه
*شما دارید ولی دوست ندارید ایشون داشته باشه

این موارد رو یادداشت و سپس به خاطر بسپارید در مورد هر فردی که به زندگیتون وارد میشه بررسی کنید

ده اشتباه بزرگ که درمرحله آشنایی رخ میده:
1-سوال کافی پرسیده نشه
2-نشانه های هشدار دهنده نادیده گرفته بشه
3-سازش های عجولانه
4-تسلیم فقط نیاز جنسی شدن
5-تسلیم زرق و برق و نیازهای مادی شدن
6-مقدم دانستن تعهد بر تفاهم
7-نادیده گرفتن تردیدها
8-باور اینکه او را تغییر دهیم.
9-باوراینکه با ازدواج مشکلات کم می شود.
10-مقدم دانستن تفاهم بر علاقه

سعی کن آروم باشی و از این توفیق اجباری که همسرت نصیبت کرده (قهر و حرف نزدن) بهره ببر و در سکوت به افکارت نظم بده و اولویتها و خواسته های زندگیت رو برای خودت مشخص کن...

- بیوگرافی خوتان را بگوئید)سن ، تحصیلات ، شغل ،تعداد فرزندان خانواده ، وضعیت پدر و مادر، خواهر و برادر ها، این که چندمین فرزند خانواده است . )

- علت اینکه تصمیم به ازدواج گرفتید چیست؟(خواست خانواده ، فشار فرهنگی یا نیاز شخصی)

- در زندگی چه هدفی را دنبال می کنید؟ چند تا از سر فصل های مهم در آینده تان چیست؟(برای مثال گرفتن بورسیه،موفقیت در زمینه ی ورزش و..)

- چه ملاک هایی برای خوشبختی دارید؟

- مسائل اقتصادی همسر و خانواده ی او چقدر برایتان مهم است؟

-بعد از ازدواج چقدر مایل به ارتباط با خانواده ی همسرتان هستید؟

-دوست دارید همسرتان با خانواده ی شما تا چه حد صمیمی باشد؟

-در تصمیم گیری ها اهل مشورت هستید؟

-آیا خانواده و دوستانتان در تصمیماتتان دخیل هستد؟ در آینده همسرتان چطور؟

-اگر اختلاف نظری بین همسر و خانواده تان ایجاد شد ،چگونه آنرا رفع می کنید؟

-خانواده ی خود را سنتی می دانید یا مدرن؟ می خواهید چطور خانواده ای تشکیل دهید؟

-نظرتان راجع به مرد سالاری و زن سالاری چیست؟

-تکلیف مدیریت خانه چه می شود؟

-درزمان وقوع اختلاف نظر ، اگر با گفتگو به نتیجه نرسیدیم ، چه کسی نظر آخر را بدهد؟

-چه عقیده ای در باره ی مدیریت اقتصادی خانه دارید؟

-تعریف تان از صرفه جویی چیست؟

-چقدر اهل پس انداز هستید؟

-چقدر دوست دارید صاحب فرزند شوید؟

-در تربیت فرزندان ، چقدر اختیارات را به همسرتان واگذار می کنید؟
همسر

-تا چه حد به اعتقادات مذهبی پایبند هستید؟

-از نظر دیگران فرد مذهبی هستید؟

-تعریفتان از حجاب چیست؟( چادر ،مانتوی پوشیده ،چادر ملی ،بلوز و شلوار و روسری و ..)

-در رفتار با نامحرم چه روشی دارید؟

-خودتان در محل کار وخانواده ، با نامحرم چگونه رفتار می کنید؟

-از همسرتان تو قع دارید چگونه رفتار کند؟


-با کار کردن خانم ها موافقید؟ چه نوع کاری؟ (مخصوص خانم ها)

- دوست دارید در آینده شاغل باشید؟ (مخصوص آقایان)

-آیا همسرتان باید برای هر کاری از شما اجازه بگیرد؟

-اهل مطالعه هستید یا نه ؟ اگر بله در چه موضوعاتی؟

-آیا فیلم دیدن را دوست دارید؟ زیباترین فیلم هایی که تا کنون دیده اید ،کدامند؟

-رابطه تان با دنیای مجازی و اینترنت چگونه است؟

-اگر اهل استفاده از اینترنت هستید، بیشتر به سراغ چه موضوعات و سایت هایی می روید؟

-با چت کردن چه میانه ای دارید؟

-تا به حال به چه کارهایی اشتغال داشتید؟

-از کاری که می کنید ،راضی هستید؟

-رابطه تان با همکارانتان چطور است؟
حتما راجع به خط مشی سیاسی و اعتقادات خود صراحتا صحبت کنید و از او سوالات کاملی بپرسید چون ممکن است در آینده به مناسبت های مختلف ، اختلاف عقیده ی سیاسی دیگر شرایط زندگی تان را تحت تاثیر قرار دهد.

-با جشن عروسی موافقید؟ تا چه حد موافق خرج کردن برای مراسم هستید؟

-آیا در باره ی مهریه نظر خاصی دارید؟

-رسم و رسوم خاصی هست که خانواده تان برایشان خیلی مهم باشد؟

-چه نوع تفریحاتی را دوست دارید؟

- بعد از ازدواج با دوستانتان تا چه حد رفت و آمد می کنید؟

- دوست دارید همسرتان اهل معاشرت با دوستان باشد یا نه ؟

چه سوالاتی را نباید جلسه اول بپرسیم?

مسائل اقتصادی. البته از وضعیت شغلی بپرسید حتماً حتما ولی تو مسایل مادی زیادی وارد نشین
از خانواده زیاد ریز نشین فقط اطلاعات کلی
مسائل جنس ی.
جلسه اول فقط واسه آشنایی هست و این که باهاش از مسائل کلی و معیارهای خودتون صحبت کنید. و اینکه ببینید از ظاهر و طرز صحبت طرف خوشتون میاد یا نه.


یه کمم مطالعه و تحقیق داشته باشین بد نیس به خدا! زندگی زناشویی چندین و چند فاز داره! اول کار همه مث شما عاشقن! همه اونایی که الان به خاک سیاه نشستن! شوهره ول کرده رفته خارج؛ 2 سال باید صبر کنه تا طلاق بگیره! همشون!
عاشق ایناییم که شوهره در کمال بیمنطقی و نادانی میگه حق طلاق نمیدم، و خانوما دلشون قنج هم میره تازه!
این عدم آرامشی که شوهرتون واسه یه امضا، بهش دست میده، شما باید تمام زندگیتون با خودتون همراه داشته باشین! ( اما چه کنیم که اصلا متوجه عمق فاجعه نیستین! )
شوهر شما چیزی از دست نمیده تازه! حقی ازش سلب نمیشه و اینه!
خیلی به منطق و سطح شعور مردی که دارین باهاش با این شرایط ازدواج میکنین بیشتر فک کنین! جدی میگم!

به سلامتی اون زنی که، نه "منتظر" میمونه کسی خوشبختش کنه، نه "اجازه" میده کسی بدبختش کنه.....


1- نفقه حق زنه که بر اساس شانش و نوع زندگیش و شرایط زندگیش در خونه پدریش تعیین میشه (تو دادگاه معمولا از 200-500 متغییره و معمولا حدود 250 تا 300 در نظر میگیرن)
2- دخترا تو دوران عقد حق حبس دارن اگه تو دوران عقد از شوهرتون مشکلی دیدید سازش نبود فکر نکنید میرید سر زندگی درست میشه بلکه مشکلاتتون بیشتر میشه (البته اینو باید تشخیصش رو به دست یه روانشناس بزارید)
3- سعی کنید تو دوران عقد رابطه جنسی نداشته باشید و مردتون رو تشنه نگه دارید دو دلیل دارم براش
میدونید که حق حبس یعنی اگه دختر باکره است میتونه از مردش تمکین نکنه مگر اینکه مرد نفقه و مهریه اش رو پرداخت کنه یعنی به شرط پرداخت نفقه و مهریه بره زندگی کنه باهاش!
دومم اینکه مرد معمولا سوار میشه وقتی بهش پا بدی چون معمولا این روابط رو خانواده دختر نمیدونه و مرد میتونه به عنوان اهرم فشار برات باشه که هر چی بدی هم ازش ببینی بگی چون میخام ابروم نره پس دم نمیزنم تا عروسی کنم!
4-درمورد مهریه سعی کنید مهریه رو سکه نزنید چون کشکه هیچ ارزشی نداره هزار سال باید دنبالش بدوئی تا بتونی بگیریش
سعی کنید ملک بزنید مهریه رو یا مثلا بگید انقدر مهریه مد نظرمونه انقدرشو کم میکنیم به شرط اینکه مثلا اولین خونه ای که مرد میخره 3 دونگش مال من باشه

5- هیچ وقت جهیزیه انجنانی نبریدجهیزیه جز نفقه است که مرد باید تهیه کنه و فقط لطف خانواده زن هستش که جهیزیه میده اگه جهیزیه میدید حتما حتما حتما سیاه بگیرید


اول همه تو هر جلسه خواستگاری یه سری سوال داشته باشید اماده و با هدف مطرح کنید و با گرفتن جواب کوتاه از طرف مقابل بیخیال نشید تا مطمئن نشدید ازش
دوم اینکه تو جلسات بعد سوالایی رو که براتون مهم بوده و جلسه قبل ازش پرسیدین رو تو جلسات بعدی به نحو دیگه مطرح کنید و اگه دروغ گفته باشه دروغش در میاد
دوم اینکه یه سری شرط و شروط برای طرف مقابلتون بزارید مثن میزان نفقه حتما مشخص کنید حتما اگه تحصیل میخاید کنید مکتوبش کنید هر چیزی که تو زندگی براتون مهمه حتی حق رانندگی! که من نداشتم! با وجورد اینکه راجع بهش صحبت کرده بودیم و شوهرم قبول کرده بود!
این شرط شروط رو روزی که مهریه رو تعیین میکنید بزارید مثلا در قبال پایین اوردن بخشی از مهریتون شرط بزاریدبراش
سوم اینکه تو عقد نامه حتما شغل داماد با ذکر کامل بیاد اگه شغلش ازاده باید قید بشه کامل چیکارست اینا تو کارای دادگاهی خیلی تاثیر داره خیلی اگه کارمند کارمند کجاست پستش چیه

چهارم سعی کنید حدود یکی دو ماه رفت امد کنید بدون اینکه صیغه کنید تو این مدت سعی کنید چندین بار کارایی انجام بدید که مرد عصبی بشه

سعی کنید ببریدش مرکز خرید و پشت ویترین مغازه ها ابراز احساسات کنید ببنید طرفتون چه عکس العملی نشون میده

هیچ وقت عجله نکنید برای ازدواج

ازدواج همچین اش دهن سوزی نیست

بدونید شما الان تو خونه پدریتون مث یه پرنسسین

ولی متاسفانه اگه گیر یه مرد نا اهل بیفتید تو خونه اون مرد عین یه کلفتین ! ک وظیفه ات میشه شستن و پختن و رسیدگی بهش.

نامه دختر زیبای 24 ساله و پاسخ رئیس ثروتمند‏



یک دختر خانم زیبا خطاب به رئیس شرکت امریکائی ج پ مورگان نامه‌ای بدین مضمون نوشته است:

می‌خواهم در آنچه اینجا می‌گویم صادق باشم. من 24 سال دارم. جوان و بسیار زیبا، خوش‌اندام، خوش هیکل، خوش بیان، دارای تحصیلات آکادمیک و مسلط به چند زبان دنیا هستم.
آرزو دارم با مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلار یا بیشتر ازدواج کنم. شاید تصور کنید که سطح توقع من بالاست، اما حتی درآمد سالانه یک میلیون دلار در نیویورک هم به طبقه متوسط تعلق دارد.
چه برسد به 500 هزار دلار. خواست من چندان زیاد نیست. آیا مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلاری وجود دارد؟
آیا شما خودتان ازدواج کرده‌اید؟ سئوال من این است که چه کنم تا با اشخاص ثروتمندی مثل شما ازدواج کنم؟

چند سئوال ساده دارم:
1- پاتوق جوانان مجرد و پولدار کجاست؟
2- چه گروه سنی از مردان به کار من می‌آیند؟
3- معیارهای شما برای انتخاب زن کدامند؟
امضا، خانم زیبا و خوش آندام


و اما جواب مدیر شرکت مورگان:

نامه شما را با شوق فراوان خواندم. در نظر داشته باشید که دختران زیادی هستند که سوالاتی مشابه شما دارند. اجازه دهید در مقام یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای موقعیت شما را تجزیه و تحلیل کنم :
درآمد سالانه من بیش از 500 هزار دلار است که با شرط شما همخوانی دارد، اما خدا کند کسی فکر نکند که اکنون با جواب دادن به شما، وقت خودم را تلف می‌کنم.
از دید یک تاجر، ازدواج با شما اشتباه است، دلیل آن هم خیلی ساده است: آنچه شما در سر دارید مبادله منصفانه "زیبائی" با "پول" است. اما اشکال کار همین جاست: زیبائی شما رفته‌رفته بعد ده سال آرام آرام به کل محو می‌شود اما پول من، در حالت عادی بعید است بر باد رود.

در حقیقت، درآمد من سال به سال بالاتر خواهد رفت اما زیبائی شما نه و چین و چروک و پیری زود رس زنانه جایگزین این زیبائی خواهد گردید و اثری از این جوانی و زیبائی باقی نخواهد ماند.
از نظر علم اقتصاد، من یک "سرمایه رو به رشد" هستم اما شما یک "سرمایه رو به زوال".

به زبان وال‌استریت، هر تجارتی "موقعیتی" دارد. ازدواج با شما هم چنین موقعیتی خواهد داشت. اگر
ارزش تجارت افت کند عاقلانه آن است که آن را نگاه نداشت و در اولین فرصت به دیگری واگذار کرد و این چنین است در مورد ازدواج با شما.

بنابراین هر آدمی با درآمد سالانه 500 هزار دلار نادان نیست که با شما ازدواج کند به همین دلیل ما فقط با امثال شما قرار می‌گذاریم اما ازدواج هرگز.

اما اگر شما علاوه بر جوانی و زیبائی کالایی داشته باشید که مثل سرمایه من رو به رشد باشد و یا حداقل نفع آن از من منقطع نشود کالاهایی با ارزش مثل "انسانیت، پاکدامنی، شعور، اخلاق، تعهد، صداقت، وفاداری، حمایت، دوست داشتن، عشق و ... " آن وقت احتمالا این معامله برای من هم
سود فراوانی خواهد داشت چون ممکن است من حتی فاقد دارایی هایی با ارزش با مشخصات شما باشم و برای داشتن آنها پول زیادی خرج کنم. چون بعد چند مدت از ازدواج، بیش از زیبائی، اندام و هیکل، مواردی که بیان کردم برای زندگی مشترک لازم بوده و من شدیدا به آنها نیاز پیدا خواهم کرد.

در هر حال به شما پیشنهاد می‌کنم که قید ازدواج با آدمهای ثروتمند را بزنید. بجای آن شما خودتان می‌توانید با کمی تفکر و تلاش و با داشتن درآمد سالانه 500 هزار دلاری، فرد ثروتمندی شوید. اینطور، شانس شما بیشتر خواهد بود تا آن که یک پولدار احمق را پیدا کنید.

امیدوارم این پاسخ کمکتان کند.

امضا رئیس شرکت ج پ مورگان

ازدواج

(از جایی این نوشته رو کپی کردم و از من نیست.)



سلام به گل دخترهای زیبا و تحصیل کرده به دنبال کلید.. من به عنوان یه مادر 42 ساله، که اتفاقا سه تا از همین گل دخترا رو دارم، و چند تا پیراهن گل منگلی بیشتر از شما پاره کردم.. اومدم اینجا که یه نکات کلی رو واستون بگم..به نظر من سن ازدواج بالا رفته، چون بین  بلوغ فکری و بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی خیلی فاصله افتاده..پس اگه یه کم دیر ازدواج کردین نگران نشین... ایراد از شما نیست..این یه مسئله اجتماعی هست..ضمن این که مهم این نیست که زود ازدواج کنید، مهم اینه که خوب ازدواج کنید..

انسانیت ، تناسب ، سلامت روانی ،  مهم ترین شرط ازدواجه...انسان بودن مجموعه مادره..بقیه چیزا زیر مجموعه اون قرار داره.
با کسی ازدواج کنین که روح و جسم شما رو ارضا کنه..هم گروهتون باشه، هم خونتون باشه، روحتون اغنا شه..کسی که دیدگاه مرد سالارانه نداشته باشه، زن رو جنس دوم ندونه..دوست داشتن تنها کافی نیست..این که سلیقه مشترک داشته باشین کافی نیست، لازمه ، ولی کافی نیست..مهم اینه که واسه هم حرفی واسه گفتن داشته باشین، حرف هم رو بفهمین..درک شدن و درک کردن خیلی مهمه..ازدواجی نکنین که فردیت شما رو نابود کنه..

مسئله مالی یکی از واجبات یه زندگی موفقه.از مشکلات مالی ، مشکلات دیگه هم بروز میکنه...با کسی ازدواج کنین که واسه پول خرج کردن معقول مشکلی نداشته باشه..مرد باید بتونه یه رفاه نسبی، معقول و معمول جامعه واسه خانواده اش فراهم کنه..تمول معقول یه مرد، یه ارزش به حساب میاد.. این فلسفه که عشق باشه همه چیز حله، کاری نمیکنه... با مردی نباشین که نتونه فراز و نشیب زندگی رو مدیریت کنه..

.یک تصویر فانتزی و رومانتیک و غیر واقعی از مقوله ازدواج و شریک زندگیتون نداشته یاشید....انتظاراتتون رو از یه زندگی ایده آل سوق بدین به یه زندگی نرمال..زیادی ایده آل بودن هم خوب نیست، ببینید ایده آل هاتون قابلیت به فعل اومدن رو داره.؟.اون چیزی که تو وجود هر مردی مهمه، میزان آرامشی هست که بهتون میده..این زیاد ربطی به ثروت کلان و تحصیلات بالا و سن نداره..ممکنه خیلی از ایده آل های یه زن در یه مرد باشه ولی در کنارش چیزی در اون مرد باشه که هیچ کدوم از اون ایده آل ها رو به چشم نیاره..نتونه اون آرامش رو که لازمه زندگیه به شما بده.


ودر آخر اینکه ازدواج بخشی از زندگی هست نه همش..لزوما وجود یه مرد خوشبختی یه خانم رو تکمیل نمیکنه..ممکنه بیشتر کنه، اما تکمیل نمیکنه..زیادتر از استحقاقشون به پسرا بها ندین...رو یه شخص خاص زوم نکنین که متوهم بشن به جاش با هر قیافه و شکلی که هستین ..با هر وضع مالی و سطح زندگی..بازم مثل یه گوهر ارزشمند به خودتون نگاه کنین.. مطمئن باشین شریک های بالقوه زیادی وجود دارن که شما میتونین با اونا خوشبخت بشید..

اینا تجربه های من و بضاعت ناچیز من بود...پر حرفی منو ببخشید...